خاطره نویسی

ساخت وبلاگ

سالهای اول ورزشم بود... میرفتم باشگاه بدنسازی

دبیرستان بودم ... بچه بودم

۸۵ شاید ... (سال ۸۵)

یک مربی آدم حسابی داشتیم همیشه موقع خداحافظی از جا بلند میشد

چند بار ازش خواستم از جاش بلند نشه ...

زحمت نیفته و این تعارف ها

ولی همیشه موقع خداحافظی بلند میشد

یه بار جدی بهش گفتم آقای ... چرا همیشه بلند میشی؟ بلند نشو دیگه آقا آخه شما سنی ازتون گذشته من شرمنده تون میشم هر سری

گفت :

« ادب حکم میکنه احترام رو برای همه به یک اندازه حفظ کنم »

این جمله حک شد رو مغز من

تا الان که سعی میکنم احترامی که به آبدارچی یا نظافتچی شرکت میذارم با مدیرعاملش فرقی نکنه

سخته ... ولی سعی میکنم

شما هم که میخونید سعی کنید

و من ا... توفیق

روزشمار یک گناه سمج...
ما را در سایت روزشمار یک گناه سمج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomaregonaha بازدید : 78 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 21:20