روزشمار یک گناه سمج : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

مورد اول

پلی کنید حوصله تون سر نره ...

مورد دوم

آدم گاهی حرف اشتباهی میزنه ... باید شجاعتشو داشته باشه قبول کنه و حرفشو پس بگیره ... تو جواب کامنتا گفتم پیشنهاد دادن به یک دختر کسر شان من هست

خیلی حرف اشتباهی بود ... پیشنهاد ازدواج یا دوستی یا هرچی به هیچ وجه کسر شان نیست ...نه برای من نه برای هر کسی

از همین تریبون این حرفمو پس میگیرم

شاید باید بهتر بیان میکردم ... مثلا اینطوری که ... من دوست دارم اگر قراره با کسی در رابطه باشم اون اول ازم بخواد .... شاید بخاطر غرور باشه یا هرچی... شاید نوعی بیماری باشه ... نمیدونم...

مورد سوم

امروز روز بدی بود

شرکت فضای سبز زیبایی داره

درختای قدیمی و بلند تقریبا ۴۰ ۵۰ ساله

به بهانه ی توسعه ی شرکت با اره برقی افتاده بودن به جون درختا و قطعشون میکردن

من حس میکردم دوستامو دارن میکشن

یه چیزی تو مایه های شخصیت استاد دانشگاه فیلم شبهای روشن

که با خونه ها و درختای قدیمی صحبت میکرد...

مورد چهارم

مکالمه ی من و یک همکار در سلف غذاخوری امروز ( وی با یکی از خانوم های شایسته ی تازه وارد در یک بخش کار میکند )

+آقای ..... قصد ازدواج نداری ؟

- نع ( از همین اول فهمیدم میخواد بحث اون خانم رو پیش بکشه ) )

+ چرا ؟

- هنوز سنی ندارم بچه م من

+ :))

- :)

+ جدی متولد چندی ؟

- ۷۰

+ خانوم .... رو دیدی ؟

- بله

+ نظرت چیه ؟

- چه نظری داشته باشم ؟

+ بنظرم گزینه ی خیلی خوبیه .... اخلاقش با تو جوره ... با ادب و با خانواده ست ... متین ( و کلی تعریف که یادم نیست )

خونه شونم طرفای شماست

- اینجوری که تو تعریف میکنی حیف میشه با من ازدواج کنه یه کیس خوب براش پیدا من ....

+ جدی بهش فکر کن حیفه

- نه بابا مبارک صاحبش باشه

( بحث رو عوض میکنم )

مورد پنجم

اگر آهنگ رو گوش میکنید و ازش حس خوبی گرفتید

دعای خیری بکنید برای بهنام صفوی عزیز که زود رفت ...

روزشمار یک گناه سمج...
ما را در سایت روزشمار یک گناه سمج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomaregonaha بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 12 دی 1401 ساعت: 9:02